آپارتايد رسانه اي و ضرورت عذرخواهي صداوسيماي بوشهر
حميد موذني
ياداشتي انتقادي بر عملكرد اختلاف برانگيز صدا و سيماي مر كز بوشهر
هفته گذشته خبري در چند پايگاه خبری درج شد مبني بر اينكه صدا و سيماي مركز بوشهر در نمايش استاني يك فيلم سينمايي، اقدام به حذف شماره پلاك اتومبيلي كرده كه پلاك آن كد شهر برازجان (58) بوده است.
در اين خبر، دو لينك از فيلم مزبور نيز در پايين متن آورده شده بود كه نشان مي داد نمايش اتومبيل فوق در اين فيلم در زمان نمايش از شبكه سراسري صداو سيما با كد 58 (برازجان) بوده و نمايش همين فيلم در شبكه استاني بوشهر با حذف اين كد (58) صورت گرفته است.
با توجه به ساختار تمركز گراي بوروكراسي در ايران و با توجه به اين نوع اختلافات در تمامي سطوح كشوري، كه ريشه هاي تاريخي دارند، دامن زدن به اين موضوعات تفرقه افكن، مي تواند مشكل آفرين باشد و به فرهنگ سازي غلط نيز مي انجامد. اين نوع كار اطلاع رساني، همچنين مي تواند اعتبار يك رسانه را تا حد زيادي دچار افت نمايد.
يادداشت پيش رو از منظر اخلاق رسانه اي و همچنين آسيب شناسي اجتماعي پديده هاي اختلاف آميز شهري/ روستايي، مركز/ پيرامون در ايران مي پردازد:
1. ايران، كشوري تمركز گراست و همين تمركز گرايي به اختلافات اجتماعي فراواني دامن زده كه منتج از آن، مردمان مركز نشين برخوردار بوده و فربه گشته اند و پيراموني ها، نحيف تر و كم برخوردار شده اند. اين موضوع داراي چنان ريشه ي عميقي و تاريخي شده كه از اختلاف تهراني/ شهرستاني به تقابل مركز/ پيراموني و شهري/ روستايي كشيده شده است.
تقابل مركز/ پيراموني و شهري/روستايي حتي از اين نيز، جزيي تر شده و تا آنجا پيش رفته كه در يك روستا نيز اختلاف شمالي/ جنوبي و يا بالايي/پاييني به موضوعي جدل برانگيز و گاه خشونت آميز تبديل شده است.
در استان بوشهر اين نوع اختلاف از عرصه زباني و كلامي به نوعي وضعيت سمبليك تبديل شده و در كد پلاك اتومبيل ها خود را نمايان ساخته است.
در وضعيت فعلي، پلاك خودروهاي شهر بوشهر (48) و شهر برازجان (58) است و متاسفانه گاهي ديده مي شود اين كدها به نوعي به مثابه دو رويكرد تحقير آميز اهالي دو شهرستان نسبت به هم تبديل گشته است.
اين اختلافات كه نوعي آپارتايد پنهان را درون خود حمل ساخته و بازتوليد مي كند مي تواند در صورت حساسيت برانگيزي به كنش و واكنش هاي خشونت آميز بيانجامد. در اين خصوص، برنامه ريزي مناسب جهت حساسيت زدايي و انجام برنامه هاي اقناعي، آموزشي و آگاهي رساني با هدف برابري و احترام همگان در برابر قانون ضروري است.
رسانه ها در كاستن از اين اختلاف و تقابل، سهم بسزايي را ايفا مي كنند و خود نيز مي بايست بر اساس اخلاق رسانه اي از ايجاد تقابل ها، حساسيت هاي تفرقه افكن، آپارتايد و ... دوري گزينند.
2. دو نوع شغل به واسطه حساسيت آن در برخورد جسمي و روحي با فرد و جامعه، داراري اهميت افزوني نسبت به ديگر مشاغل هستند. اين دو شغل، پزشكي و روزنامه نگاري مي باشند. به همين دليل هر دو اين شغل ها داراي اخلاق جهاني هستند و اين اخلاق به مرام نامه اي هم سان تخصص آنها، داراي ارزش شمرده شده است.
پزشكان بابت اينكه با سلامت و دردجسماني بشر روبرو هستند، داراي سنت كلاسيك اخلاقي هستند كه به قسم نامه بقراط مشهور است. طبق قسم نامه بقراط، پزشكان در هر وضعيت بايست سلامت بيمار را ركن اصلي عمل و عكس العمل خود درحين كار پزشكي دانسته و مبتني بر آن عمل نمايند.حاملان و عاملان رسانه ها نيز به همراه پزشكي داراي اين اخلاق و مرام شغلي هستند. همانطور كه پزشكان در سلامت جسمي به ايفاي نقش در سلامت افراد جامعه همت مي گمارند، در كنش و واكنش رسانه اي نيز سلامت روحي جامعه مد نظر است. مبتني بر همين مهم، رسانه ها در تمامي جهان داراي ميثاق نامه اي هستند كه بر اساس آن بايست به كنش و واكنش در برابر وقايع خبري اقدام نمايند. سلامت جامعه و انسجام اجتماعي در نحوه اطلاع رساني آزاد و اخلاق مند است و بر همين اساس نياز است كه اخلاق روزنامه نگار ي به عنوان ركني مهم در در تهيه خبر، گزارش، مقالات، ياداشت ها، عكس و طرح ها به عنوان وجدان رسانه اي اعمال نظر نمايد تا از منظر آن سود و انتفاع به شهروندان رسيده و از خشونت و اختلاف و تفرقه افكني دوري شود.
3. متاسفانه صداو سيماي مركز بوشهر (در صورت صحت اين خبر)، بدون توجه به اخلاق رسانه اي دست به انجام چنين كاري زده است كه نوعي آپارتايد محلي محسوب شده و مي توانست عواقب وخيم اجتماعي آني را رقم بزند و البته هم اكنون نيز تاثيرات منفي خود را بر مخاطبان برازجاني گذاشته است.
تاسف آور اينكه اين سازمان هيچ گونه واكنشي به اين خبر نداشته و اين سكوت كه نوعي عدم تكذيب محسوب مي شود در عرف رسانه اي، مي تواند تاييد آن خبر شمرده شود.
در اين راستا كمترين واكنش به اين خبر، عذر خواهي رسمي اين سازمان از مخاطبان خود بود كه متاسفانه صورت نپذيرفت.
در تمامي جهان رسم است كه در صورت چنين رفتار هاي خارج از عرف و حرفه اي رسانه ها، مدير آن شبكه و يا روزنامه استعفا داده يا بركنار مي شوند و يا اينكه جهت عدم سقوط و مشروعيت رسانه ، تلاش مي شود با دلجويي از مخاطبان با توضيح اقناعي و قول به عدم تكرار چنين اشتباهاتي، مسبب اين اشتباه را توبيخ نمايند.
مدتي پيش در رسانه عظيم BBC بابت اشتباه در يك بخش خبري، سردبير BBC استعفا داد. خبر اين استعفا و دلايل آن بازتاب خبري وسيعي در جهان داشت و در تلويزيون داخلي ما نيز با آب و تاب زائد الوصفي بدان پرداخته شد. اكنون نيز از صداو سيماي مركز بوشهر حداقل انتظار، عذر خواهي و توضيح اقناعي به مخاطبان است و بس.
اميد است كه صداو سيما و مديران و حاملان خبري اين مركز و ديگر رسانه ها با سر لوحه قرار دادن اخلاق رسانه اي و دقت نظر بيشتر، به مسائل غير حرفه اي و به دور از اخلاق رسانه اي دامن نزنند و قسم نامه روزنامه نگاري را به صورت مكتوب به امضا تمام كاركنان فعال در تمامي سطوح كاري خود در آورده تا از امكان اين نوع اطلاع رساني نامناسب خوداري شود.
(قابل ذکر است که این خبر و کلیپ تصویری اولین بار در سایتهای "بچه های برازجان" و "اتحادجنوب" منتشر گردید.)