بچه های برازجان

بعد از خاتمه جنگ و تصرف فارس به وسيله ارتش انگليس دشمن براي حضور دايمي خود و حفاظت از چاه هاي نفت خوزستان قسمتي از نيروي نظامي خود را براي حراست از چاهاي نفت به مسجد سليمان گسيل داشت؛ از طرف ديگر نيروي قدرتمند ژاندارمري فارس كه در دوران دفاع مقدس آزمايشي بس بزرگ را به منصه ظهور نهاده بود منحل و يك نيروي نظامي دست نشانده را به فرماندهي ژانرال هاي انگليسي به نام پليس جنوب (اس ـ پي ـ آر) در فارس جانشين آن كرد.

پليس جنوب سه وظيفه داشت: 1. حمايت از نيروهاي انگليسي مستقر در خوزستان 2. حفاظت از راه استراتژيك بوشهر ـ برازجان ـ كازرون ـ شيراز ـ اصفهان براي تدارك رساني به جبهه شرق (شوروي) 3. سركوب مخالفين شناخته شده انگليس در جنوب و بازداشت آن هايي كه تسليم دشمن نشده و دست همكاري به انگليس نداده بودند. در ميان اين سرداران، چهره تابناك ميرزا محمد خان غضنفرالسلطنه برازجاني كه به وسيله عمال انگليس بازداشت وحدت ها در زندان كريمخاني شيراز و يا در كنار كنسولگري انگليس زنداني بود، مي درخشد. دشمن غدار دشمن خود را خوب شناخته و در دفعات بعد كه نوبت به حكومت رضاشاه رسيد اين دست نشانده اجنبي دوباره اين فرزند دلاور خطه جنوب را دستگير و اين بار او را در بوشهر زنداني مي كند كه قيام مردم برازجان به حمايت از او دشمن را ناچار مي كند او را آزاد نمايد و براي برداشتن اين مانع و سد ركين نقشه برداشتن او را از سر راه مي كشد كه اعزام اردوي نادري و همكاري بعضي از مجاهدين خود فروخته با نيروي اعزامي و كمين ناجوانمردانه آن ها در كوه هاي شاه پسرمرد اين اولين و آخرين سردار مقاومت جنوب را در حالي كه روزه دار بود از پاي در مي آورند و جنوب ايران و به ويژه بوشهر بي دفاع مي ماند. بعد از شهادت غضنفر در سال 1308 هم انگلستان و هم ديكتاتور (رضا شاه) احساس امنيت مي كردند. با كمال تاسف، اکثر مجاهدين و مبارزين هم جذب قدرت حاكم مي شدند و استبداد را ياري مي نمودند، كنسول انگلستان با اقتدار بر خطه جنوب تا سال ها (1329) حكومت مي كرد و دست نشاندگانش را زير پر و بال مي گرفت و به آن ها لقب دوستان ساحلي انگليس مي داد و فرمانده نيروهاي انگليسي در حاشيه شهر برازجان (ايستگاه قطار بوشهر ـ برازجان) اين مزدوران را جمع آوري و به گفته دوست فاضل جناب آقاي محمد كرمپور به گردن آنان مدال افتخار (مدال خيانت) مي آويخت. متاسفانه بعضي صاحبان قلم هم در دوران استبداد تحت تاثير مجاهدين خود فروخته در كتاب هاي خود قيام مردان و زنان دلاور خطه جنوب را منحصر به مبارزات و مجاهدات شهيد سرافراز رييسعلي دلواري كرده اند در حالي كه آگاهي كامل از مقاومت هاي آزادمردان در قلعه ريشهر ـ بست چغادك ـ خوشاب برازجان ـ كوه هاي لرده گيسكان ـ پشت كوه ـ كوه هاي كازرون ـ دشت ارژن و سرخي و بلوردي شيراز و شهر شيراز داشتند، مورخين و محققين به آثاري كه فرماندهان وقت انگليسي و وزارت امور خارجه بريتانيا در كتاب 8 جلدي آبي و سايرين منتشر كرده اند مراجعه و از زبان دشمن شرح اين حماسه ها را ولو به شكل اندك و همراه با غرض استخراج و به نسل حاضر و نسل هاي آينده فرياد مظلوميت مدافعين ايران و بوشهر را كه متاسفانه تا به امروز در حصاري تنگ و محدود، رسانه اي شده است به گوش عاشقان سربلندي ايران برسانند.